25 خرداد 1402 - 09:33

اختصاصی| سید هاشم صفی‌الدین ـ‌۲| اسرائیل در محاصره موشک‌های حاج قاسم است/ عملیات مقاومت به داخل سرزمین‌های ۴۸ هم کشانده می‌شود

رئیس شورای اجرایی حزب‌الله معتقد است دوران رهبران تاریخی اسرائیل پایان یافته است و رهبران فعلی آن کوچک و فاسدند. او می‌گوید دست نتانیاهو خالی است و از ترس به زندان افتادن به صهیونیست‌های تندروتر از خودش باج می‌دهد.
کد خبر : 14424

پایگاه رهنما:

برگزاری رزمایش یگان ویژه رضوان به‌عنوان یکی از گروه‌های ضربت و نیروهای ویژه حزب‌الله لبنان با بازخورد نسبتاً زیادی در فضای رسانه‌ای همراه بود و به‌صورت مشخص در کانون توجه رسانه‌های صهیونیستی قرار گرفت، آلون بن دیوید، یکی از تحلیلگران تلویزیون رژیم صهیونیستی دراین‌باره گفته بود «نیروهای رضوان یک نیروی زمینی آموزش‌دیده متشکل از هشت هزار نفر هستند که در عرض چند ساعت پس از صدور فرمان می‌توانند از مرز عبور کنند و یک شهرک اسرائیلی را اشغال کنند، پشت آن شهرک، گروه عظیمی از راکت‌ها و موشک‌ها ایستاده‌اند و آن‌ها را با آتش پوشش می‌دهند و از آن‌ها پشتیبانی می‌کنند.»

 

در بخش اول از گفتگوی تسنیم با رئیس شورای اجرایی حزب‌الله لبنان درباره سالگرد پیروزی گروه‌های مقاومت بر رژیم صهیونیستی مطالبی بیان شد و سید هاشم صفی‌الدین درباره پیام این رزمایش گفت: «در پس برگزاری این رزمایش به‌مناسبت عید مقاومت و آزادسازی، رساندن این پیام واضح و شفاف بود که تا به حال درباره هرچه سخن گفتیم، چه یگان رضوان و ورود به الجلیل باشد و یا رویارویی بزرگ و سرنوشت‌ساز، فرقی نمی‌کند، ما همواره آماده‌ایم، این پیام، پیامی جدی و بالفعل بود، نه حرف و سخن خالی. به آن‌ها دیواری را نشان دادیم که با دستشان ساخته‌اند و تنها پشت آن می‌جنگند، به آنها گفتیم که این دیوار نابود خواهد شد و به این دره و تپه‌ها بی‌شک خواهیم رسید. این‌ها مناطق و سرزمین‌های فلسطینی است که باید به فلسطینی‌ها بازگردانده شود.»

اهدای اسلحه شهید عماد مغنیه به فرمانده یگان ویژه رضوان یکی از اتفاقاتی بود که به‌صورت فراگیر در فضای رسانه‌های رسمی و شبکه‌های اجتماعی بازنشر شد. صفی‌الدین در توضیح این موضوع خاطرنشان کرد: «صبح روز رزمایش، قبل از شروع رزمایش، خانواده حاج عماد به آنجا آمدند و فرزند حاج عماد، به‌نمایندگی از خانواده صحبت کرد و گفت که "ما می‌خواهیم اسلحه شخصی ایشان را به یگان رضوان تقدیم کنیم."، این سلاح می‌توانست برای عماد کوچک، نوه حاج عماد به‌عنوان یادگاری بماند، می‌توانست در همان خانواده به‌عنوان میراث انسانی و احساسی باقی بماند، اما خانواده حاج عماد همانند خود ایشان اهل ایثار، کرم و بخشش هستند و با تقدیم سلاح وی به یگان ویژه رضوان خواستند بگویند که همه چیز حاج عماد در خدمت مقاومت و یگان رضوان است.»

رئیس شورای اجرایی حزب‌الله گفت: من بر این باورم که روزی با این سلاح وارد فلسطین و قدس خواهیم شد.
او معتقد است حزب‌الله شکل گرفته است تا اسرائیل را نابود کند و تا روزی که اسرائیل هست، حزب‌الله هر روز قوی‌تر از دیروز خواهد شد و با اشاره به ماجرای تعیین مرزهای آبی لبنان و اقدامات حزب‌الله لبنان در صیانت از سرزمین و حقوق مردم این کشور می‌گوید: «در وهله اول این امور را دولت پیش می‌برد و ما دخالت نمی‌کنیم مگر اینکه طرف مقابل بخواهد از طریق دیگر اعمال زور کند، در این صورت همان‌طور که در مرحله تثبیت و احقاق حقوق مردم لبنان حضور داشتیم، اگر تهدیدی اسرائیلی متوجه بهره‌برداری از اکتشافات گازی لبنان شود، بار دیگر حزب‌الله وارد عمل می‌شود، مقاومت هرجا لازم باشد، دفاع از آب‌های سرزمینی باشد، نفت، گاز و همه ثروت‌های ملی لبنان باشد، حضور دارد.»

مشروح بخش اول از گفتگوی تسنیم با رئیس شورای اجرایی حزب‌الله را در لینک زیر می‌توانید بخوانید. در ادامه بخش دوم از این گفتگو منتشر می‌شود.

بخش اول گفتگوی تسنیم با سید هاشم صفی‌الدین، رئیس شورای اجرایی حزب‌الله لبنان

جهاد اسلامی نوک پیکان رویارویی اخیر با دشمن صهیونیستی بود

شاهد این بودیم که در ایام گذشته همزمان با نبرد خون‌بهای آزادگان که در غزه برگزار می‌شد، رژیم صهیونیستی حملاتی به آنجا داشت و به‌صورت همزمان در کرانه باختری نیز چند تن از فرماندهان جهاد اسلامی را ترور کرد و به شهادت رساند، علاقه‌مندم بدانم که رویکرد حزب‌الله لبنان نسبت به برادران فلسطینی خودش چطور خواهد بود؟

ما همواره کنار آنها بوده‌ایم، در تمام نبردهای پیشین غزه و در نبرد اخیر کنار برادران فلسطینی‌مان و به‌طور مشخص کنار جهاد اسلامی بودیم که نوک پیکان رویارویی با دشمن صهیونیستی در نبرد اخیر بوده‌اند. در مورد اسرا، شهدا یا هر تجاوز صهیونیستی که علیه مقاومت صورت گیرد، ما کنار فلسطینی‌ها هستیم، اما آن‌ها هستند که تصمیم لازم را اتخاذ خواهند کرد، هر تصمیمی بگیرند، ما همیشه کنار آن‌ها خواهیم بود، از آن‌ها حمایت می‌کنیم و به آن‌ها کمک می‌کنیم، هر چیزی که نیاز داشته باشند و ما بتوانیم آن را تأمین کنیم، تأمین خواهیم کرد و این موضوعی طبیعی است و وظیفه ماست،
موضوعی است که به شرایط سیاسی یا منافع سیاسی ارتباط دارد و این یکی از اصول مقاومت است، ما همواره کنار مقاومت فلسطینی و ملت فلسطین بوده‌ایم، چه در موضوع اسرا باشد یا رزمندگان مقاومت فلسطینی یا ملت فلسطین یا قدس یا ساکنین قدس یا هر مکان و منطقۀ دیگری که باشد. همان طور که در مرحله پیشین هم ما آمادگی خود را اعلام کردیم و هرآنچه را لازم بود، انجام دادیم و لازم نمی‌بینم درباره اقدامات و کارهایی که انجام دادیم، صحبت شود. آنچه مهم است، این است که ما همواره در چارچوب شرایط و امکانات موجود و نیازهای بالفعل برای کمک آماده هستیم.

در روزهایی که رژیم صهیونیستی درون خودش درگیر اعتراضات، تزاحمات و التهابات داخلی جدی هست، همزمان شاهد این هستیم که حلقه محاصره اطراف سرزمین‌های اشغال‌شده توسط این رژیم به‌خصوص در منطقه کرانه باختری در حال تنگ‌تر شدن است و شرایط برای دشمن صهیونیستی سخت‌تر از گذشته شده است، به‌صورت کلی وضعیت و آرایش گروه‌های مقاومت در منطقه و اطراف سرزمین‌های اشغالی را چطور می‌بینید؟

حلقه محاصره رژیم صهیونیستی در حال تنگ‌تر شدن است

احساس ضعف و زوال بر اسرائیل مستولی شده است

رهبران رژیم صهیونیستی گیج و سرگردان شدند

داخل مناطق 48 هم عملیاتی رخ خواهد داد و مقاومت هم در آن حضور خواهد داشت

اسرائیل در محاصره موشک‌های حاج قاسم است

اسرائیلی‌ها باید بدانند که ماندن در فلسطین برایشان فایده‌ای ندارد

همان طور که در ابتدا گفتم، ما به این سمت در حال حرکت هستیم که اسرائیل رو به ضعف بیشتر می‌رود و قدرت ما همچنان بیشتر می‌شود، اشکال ضعف تغییر می‌کند، همان طور که اشکال قدرت نیز تغییر می‌کند، ملاحظه کنید، ما امروز تبدیل به محور شدیم، درحالی که در گذشته نه از حیث تعداد و نه امکانات موشکی و امکانات تسلیحاتی و سطح جغرافیایی چنین نبودیم.

قدرت و توانمندی ما تغییر کرد و متحول شد، به همین ترتیب نقاط ضعف در دشمن نیز تغییر می‌کند، دشمن در تمام این کیان و موجودیت سیاسی که اسمش اسرائیل است و ما آن را موجودیتی موقت می‌خوانیم، حضور داشت و می‌جنگید، اما منطقه تسلط این رژیم شروع به کوچک‌تر شدن کرد و هر روز تنگ‌تر از روز قبل شد.

غزه از دستش خارج شد، به همین ترتیب بخشی از کرانه، دیوار را احداث کرد تا از خود محافظت کند. زمانی اسرائیلی‌ها می‌گفتند که می‌خواهند، کشور بزرگ خود را از فرات تا نیل بنا کنند؛ اما امروز به کشوری داخل این دیوار و منطقه 48 بسنده کرده و این منطقه را دولت یهودی نامیده است. این، آن چیزی است که صهیونیست‌ها هم امروز از آن حرف می‌زنند، این یکی از ابعاد ضعف است و این بدون وجود مقاومت و عزم و اراده حاصل نمی‌شد، چه داخل فلسطین باشد، چه خارج آن، در تمام میدان‌ها و عرصه‌های مقاومت، اوضاع برای اسرائیل بیش از این‌ها تنگ خواهد شد.

مشکلات داخلی یکی از آن‌هاست که اکنون آشکار شده است. ما می‌دانیم که اختلافات داخلی در سطوح سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سطوح دیگر دارای دلایل بسیاری است؛ اما یکی از مهمترین دلایل اختلافات داخلی اسرائیل این است که آن‌ها احساس ضعف و زوال می‌کنند، به همین دلیل با هم در جبهه‌های راست و چپ درگیر هستند، البته آنها جبهه‌ای به‌نام چپ ندارند و جبهۀ چپی برای آن‌ها باقی نمانده است، آنها یا راست هستند یا راست تندرو، همه تندرو و افراطی هستند، این تندروهای افراطی درباره نحوه رویارویی و مبارزه با مقاومت با هم درگیر هستند، آن‌ها گیج و سرگردان هستند.

نتانیاهو وقتی در ابتدای تجاوز، به غزه حمله برد و رهبران مقاومت را به شهادت رساند، گفت که می‌خواهد معادله‌ای را تثبیت و برقرار کند؛ بعد از آن داخل اسرائیل به او گفتند که "تو شکست خوردی و نتوانستی معادله‌ای را برقرار کنی و باعث شدی اسرائیل تضعیف شود."، همه این رخدادها که امروز داخل رژیم صهیونیستی حادث می‌شود، بر این موضوع تأکید دارد که اسرائیل از مرحله‌ای از ضعف به مرحله دیگر منتقل می‌شود و ما به شما می‌گوییم که این ضعف فراتر از این‌هاست.

در مقابل در کرانه باختری، مقاومت قدرتمندتر می‌شود و فراتر از آن روزی فرا می‌رسد که داخل مناطق 48 عملیات‌هایی رخ می‌دهد و مقاومت حضور خواهد داشت، چیزی که اسرائیل اصلاً تصور آن را نخواهد کرد، چه‌کسی می‌توانست تصور کند در نابلس و جنین این‌همه سلاح و جوانان فلسطینی مبارز وجود داشته باشد؟ همه این‌ها طی این سال‌ها محقق شد و این موضوع ساده و آسانی نیست، باعث فروپاشی رژیم از داخل می‌شود، حال تصور کنید، اگر این مقاومت به مناطق 48 برسد، چه می‌شود و علاوه بر تمام این‌ها، محور مقاومت است که اسرائیل را بنابر اذعان خود این رژیم با موشک‌های حاج قاسم سلیمانی محاصره می‌کند.

آنچه حاج قاسم، حاج عماد و محور مقاومت برای آن برنامه‌ریزی کردند، در حال تحقق است و من به همه دوستداران مقاومت و کسانی که دوست دارند وارد فلسطین و قدس شوند، اطمینان می‌دهم که در سطح عملی، نظامی، میدانی و همچنین سطح سیاسی که موضوع بسیار مهمی است، همه این عوامل کنار یکدیگر هستند تا ان‌شاءالله به مرحله فرجام و پایان اسرائیل برسیم.
من طی رزمایش و سخنرانی‌ای که در آن داشتم، به نکته‌ای اشاره کردم که دوست دارم، این‌جا، آن را شفاف‌سازی کنم؛ هر مقاومتی که شکل می‌گرفت، چه از جانب ما یا از جانب دیگران، اسرائیل با قتل‌عام و کشتار، اعمال فشار، بازداشت و به‌هرطریقی که می‌توانست در تلاش بود یک پیام را به همه برساند، این‌که مقاومت بی‌فایده است تا جنبش‌های مقاومت مأیوس و ناامید شوند، اکنون ما میدان و صحنه را تغییر داده‌ایم، آنچه ما امروز به آن دست می‌زنیم و دوست و دشمن باید آن را بداند، این است که ما می‌خواهیم اسرائیلی‌ها را به مرحله‌ای برسانیم که به این نتیجه برسند که ماندن در فلسطین فایده‌ای ندارد،
این هدف بسیار مهمی است، حملات، عملیات‌ها و فشارها بر اسرائیل ادامه می‌یابد. فشارهای داخلی و اوضاع بد سیاسی و همه آنچه امروز در اسرائیل و پیرامون آن رخ می‌دهد، روزی این رژیم را به مرحله‌ای می‌رساند که دریابد ماندنش در فلسطین بی‌فایده است.

چندی پیش مشاهده کردیم که جناب سید حسن نصرالله از اختلافات درون رژیم صهیونیستی به برادرکشی تعبیر کردند، عبارتی که چندان به مذاق نتانیاهو هم خوش نیامد، با توجه به اینکه از میان همین اشغالگران در زمان حاضر جریانات تندرویی روی کار آمده‌اند، التهابات بیش از گذشته شدت گرفته است. با نظر به این موضوع و همچنین برخی وقایع دیگر همچون کودتای قضایی‌ای که نتانیاهو در دستور کار خودش دارد، فکر می‌کنید امتداد این مسیر منجر به شکل‌گیری جنگ یا تنش شدید‌تر داخلی در سرزمین‌های اشغالی بشود؟

برملا شدن اختلافات داخلی اسرائیل، نشانه ضعیف شدن آن است

دوران رهبران تاریخی اسرائیل پایان یافته است/ رهبران فعلی کوچک و فاسدند

اولاً کسانی که با جامعه اسرائیل آشنا هستند، می‌دانند، این جامعه، جامعه‌ای همدل، یکپارچه و متحد نیست، آن‌ها تلاش می‌کردند خود را به مردم این‌گونه نشان دهند که جامعه‌ای همدل هستند، درحالی که این جامعه، جامعه‌ای استوار بر اختلافات داخلی، توطئه، قتل و کشتار است. آن‌ها نمی‌توانند بدون توطئه زندگی کنند، علیه یکدیگر توطئه‌چینی می‌کنند، اگر کسی وارد داخل جامعه اسرائیل شود، کاملاً درمی‌یابد که عوامل اختلاف نزد آن‌ها موجود است، خود آن‌ها می‌گویند وقتی یک یهودی، یهودی دیگر را می‌کشد، دنیا به آخر می‌رسد، آن‌ها اکنون در این مسیر در حرکت هستند و می‌دانند اختلافات یهود در این سطح چه معنا و مفهومی دارد، همان‌طور که رهبران و سیاستمداران آن‌ها در طول تاریخ بوده‌اند و بر سر مال، ثروت، مناصب و همه چیز، با یکدیگر می‌جنگیدند، امروز نیز چنین است.

واقعیت امر این است که جامعه اسرائیل از داخل فروپاشیده است، میان آن تعصب‌ها و تبعیض‌هایی وجود دارد که به‌راحتی نمی‌توان از آن گذشت، آن‌ها هر از گاهی از این تعصب‌ها و تبعیض‌ها سخن می‌گویند، اما قدرتی که در ظاهر داشتند، روی این تعصب‌ها و تبعیض‌ها سرپوش می‌گذاشت، اما چون امروز از لحاظ سیاسی و امنیتی ضعیف شده‌اند، واقعیت آن‌ها برملا شده و اختلافات آن‌ها آشکار شده است.

قدرت اسرائیل در توانمندی آن نیست، در ضعف اعراب و مسلمانان است

دست نتانیاهو خالی است و از ترس به زندان افتادن به تندروتر از خودش باج می‌دهد

آن‌ها دارای رهبران تاریخی نیستند، رهبران تاریخی آن‌ها پایان یافته‌اند، رهبران کنونی آن‌ها رهبران کوچک و ساده‌ای هستند که به فساد و دزدی معروف هستند، برخی سابقه زندان دارند و برخی وارد زندان خواهند شد، برخی هم دارای پرونده‌های کیفری هستند، این‌ها همه بخشی از واقعیت این موجودیت اجتماعی ضعیف و درحال فروپاشی است.

ما همواره گفته‌ایم قدرت اسرائیل در توانمندی آن نیست، در ضعف اعراب و مسلمانان است، وقتی اعراب و مسلمانان شروع به نشان دادن قدرت و توانمندی خود از طریق مقاومت کردند و اتحاد و یکپارچگی خود را محقق کردند، اسرائیل رو به ضعف گذاشت و عوامل ضعف نزد آن‌ها شروع به آشکار شدن و عیان گشتن، کرد، وقتی مقاومت قدرت گرفت، ماهیت اسرائیل برملا شد و ضعف و ناتوانی این رژیم آشکار شد.

ما بر این باوریم که در آینده این اختلافات افزایش خواهد یافت و هیچ راه‌حلی برای آن‌ها متصور نیست، به‌ویژه آن‌که آمریکا در این اختلافات دخالت می‌کند و از طرفی در برابر طرف دیگر حمایت می‌کند، طرفی که در برابر آمریکا می‌ایستد، یعنی نتانیاهو، بن‌گویر و حلقه اطرافشان هیچ گزینه‌ای روی میز ندارن، هم‌اکنون نتانیاهو گزینه‌ای تحت عنوان اینکه رئیس کابینه باشد یا نباشد در اختیار ندارد، او یا باید نخست وزیر بماند یا وارد زندان شود، به همین دلیل هرچه در توان دارد، به‌کار می‌برد تا در این پست باقی بماند و برای ماندن مجبور است که به خواسته‌های بن‌گویر و دیگر تندروها تن دهد، او یک گزینه بیشتر پیشِ‌رو ندارد؛ وقتی در برابر سیاستمداران یک گزینه بیشتر نباشد، مرتکب اشتباهات بسیار می‌شوند، لذا نتانیاهو نیز دست به اشتباهات بسیاری خواهد زد و می‌زند و هر تصمیمی که در آینده بگیرد، اشتباه خواهد بود و نمی‌تواند این ضعف را از بین ببرد، لذا بر این باوریم که اسرائیل در داخل بیش از پیش ضعیف خواهد شد، به همان ترتیب که در مقابله با مقاومت نیز بیش از پیش، ضعیف عمل خواهد کرد.

نشانه‌های بسیاری از افول قدرت آمریکا در دنیا مشاهده می‌شود و تحولات جدیدی در دنیا در حال شکل‌گیری است، تحولاتی که به‌تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی نشان‌دهنده یک پیچ بزرگ تاریخی است، شاهد این هستیم که نظم یک‌قطبی آمریکایی که در آن ایالات متحده قدرت هژمون جلوه می‌کرد در حال تبدیل شدن به یک نظم چندقطبی جهانی است، آمریکا دیگر مانند گذشته قادر نیست معادلات جهانی را یکجانبه و براساس منافع خودش هدایت کند، این افول قدرت آمریکا به‌صورت مشخص بر سرنوشت رژیم صهیونیستی و وضعیت غرب آسیا چه اثراتی می‌گذارد؟ آینده تحولات را چطور می‌بینید؟ مشخصاً جبهه مقاومت در این زمینه چه نقشی می‌تواند داشته باشد؟

آمریکا می‌خواهد بعد از خروجش، منطقه را به آتش بکشد

بزرگترین متضرر وقایع اروپا، خود اروپاست

حق آمد و باطل رفتنی شد، همانا آن‌که باطل رفتنی است، معنای رفتنی بودن باطل، چیست؟ باطل در ذات خود رو به زوال، ضعف و فروپاشی است، اما برای اینکه از بین برود نیازمند حق است، حق نیازمند قدرت است، این برداشت ما از گفتۀ قرآن است. آمریکا امروز در وضعیت ضعف در جهان به‌سر می‌برد، این ضعف فقط شامل منطقه ما نیست، شما را ارجاع می‌دهم به نوشته‌های بسیاری از پژوهشگران آمریکایی که از 20 تا 25 سال گذشته به‌رشته تحریر درآورده‌اند، آن‌ها تأکید می‌کنند که آمریکا زمانی به اوج قدرت رسید و اکنون نوبت افول این قدرت است.

زمانی فوکویاما از جهان یک‌قطبی سخن می‌گفت و در مقابل دیگرانی بودند و از این سخن می‌گفتند که محال است آمریکا بتواند به‌تنهایی بر جهان حکومت کند. آن‌ها زمانی از آمریکایی شدن جهان و جنگ تمدن‌ها سخن می‌گفتند و این‌که جهان را وادار می‌کنند در برابر تمدن، فرهنگ، دلار، امکانات و توانمندی‌های آمریکا سر فرود بیاورند، این آخرین رؤیا و آرزوی آن‌ها بود، اما ماهیت و سرشت امور به‌گونه‌ای است که دنیا این سیطره و تسلط را نمی‌پذیرد.

ریچارد هاس کتابی در سال 2007 تألیف کرد و در آن گفت که دنیا حتماً به‌سمت چندجانبه‌گرایی حرکت خواهد کرد، دقیقاً همان چیزی که امروز در حال رخ‌دادن است، بالتبع چندجانبه‌گرایی در جهان رخ نخواهد داد مگر آن‌که قدرت‌ها و کشورهایی در برابر آمریکا ایستادگی کنند، مانند آنچه امروز در چین، روسیه، اروپا و تمام جهان رخ خواهد داد، امیدوارم این گفته را نزد خود ثبت کنید، این‌که، آنچه در اروپا رخ می‌دهد به‌گونه‌ای است که بزرگ‌ترین متضرر آن خود اروپا خواهد بود، تمام اتفاقاتی که در اروپا در حال وقوع است، چه آنچه در اوکراین در حال وقوع است و چه تحولات سیاسی که در این قاره رخ می‌دهد و سرنوشت خود را به سرنوشت آمریکا گره می‌زنند، جوری پیش می‌رود که در نهایت این خود اروپاست که از آن‌ها متضرر خواهد شد.

ما بر این باوریم که آمریکا در جهان رو به ضعف گذاشته است و در منطقه ما و آسیا این ضعف بیشتر بوده است، اما ضعیف شدن آمریکا به چه معناست؟ برخی از مردم می‌گویند "شما می‌گویید آمریکا ضعیف شده است، اما همچنان در منطقه حضور دارد."، ما نگفتیم که آمریکا در منطقه، لبنان، فلسطین، سوریه، عراق حضور ندارد، ما گفتیم که آمریکا ضعیف شده است. آمریکا هرچه می‌خواست در لبنان انجام می‌داد، در فلسطین طوری برنامه‌ریزی می‌کرد که مقاومت و قضیه فلسطینی به پایان برسد و تمام شده باشد.

ضعف اسرائیل، ضعف آمریکاست

آمریکا خواب آن را می‌دید که در سوریه بشار اسد نباشد، اما هست، خواب می‌دید که عراق در فتنه سنی ـ شیعی غوطه‌ور شود، اما عراق فتنه سنی ـ شیعی را پشت‌سر گذاشت، خواب این را می‌دید که داعش راه‌حلی در برابر ایران و محور مقاومت باشد، داعش به پایان رسید و ایران و محور مقاومت قوی‌تر از قبل هستند، خواب می‌دید که یمن سر فرود می‌آورد، درحالی که یمن در برابر آمریکا سر فرود نیاورد و این دست‌نشانده‌های آمریکا بودند که در برابر یمن سر فرود آوردند، همۀ این‌ها دلیل بر این امر است که آمریکا همانند گذشته نیست، آمریکا دیگر نمی‌تواند بگوید "می‌خواهم این کار را انجام دهم." و آن را عملی کند.

اولین شکست بزرگ آمریکا در لبنان و از لحاظ تاریخی مهمترین شکست آن، در همان جنگ 33روزه رقم خورد. وقتی حزب جمهوری‌خواه تندروی آمریکا که بر عراق و افغانستان تسلط دارد، تصمیم گرفت منطقه خاورمیانه را تغییر دهد و کاندولیزا رایس درباره آن صحبت کرد، با مقاومت در لبنان برخورد کرد و این طرح در لبنان با شکست مواجه شد. از لبنان بود که شکست‌های آمریکا و تضعیف‌شدنش آغاز شد.
من از لحاظ راهبردی به شما می‌گویم و در این زمینه مبالغه نمی‌کنم، در معادله کنونی، نبرد به‌شکلی آشکار به‌نفع مقاومت رقم خورده و پایان یافته است، اما نیازمند زمان و وقت است؛ یک سال، دو سال، سه سال و یا بیشتر نمی‌دانم، برای شکل‌گیری وضعیت و شرایط جدید نیازمند زمان است، چون به قدرت اصلی آمریکا ضربات متعدد، بزرگ و در ابعاد مختلفی وارد شده است، حتی اگر رویارویی‌های نظامی مستقیم با آمریکا هم وجود نداشته باشد.

ضعف اسرائیل، ضعف آمریکاست. تغییر و تحولات سیاسی که در منطقه خلیج فارس و جهان عرب در حال رخ دادن است، دال بر ضعف آمریکاست. در صورت عدم قدرتمندی محور مقاومت، جمهوری اسلامی و همه ملل مستضعف از یمن تا فلسطین هیچ یک از این‌ها حاصل نمی‌شد، بله، ما بر این باوریم که نبرد در معنا و مفهوم سنتی و متعارف آن به‌نفع محور مقاومت پایان یافت، اما باید همچنان پیگیر، پایدار و مقاوم باشیم، چون استعمار آمریکایی وقتی می‌خواهد از منطقه خارج شود، بی‌شک آن را منفجر خواهد کرد.

ما اکنون نیازمند هوشیاری، توجه و دقت بسیار هستیم، تا منطقه درگیر جنون و فتنه‌های آمریکایی نشود، چون آمریکایی‌ها وقتی بخواهند از منطقه خارج شوند، از هیچ اقدامی فروگذار نخواهند کرد تا آن را تخریب کنند، چون ناامید و مأیوس شده‌اند که بتوانند همچون گذشته در آن حضور داشته باشند. ما نیازمند این مرحله از دقت، توجه و هوشیاری هستیم، چون ثبات و استقرار منطقه به‌سود ماست. اشتراک منافع، اشتراک منافع ملت‌ها و دولت‌ها، کنار هم بودن و تبادل منافع سیاسی، اقتصادی و علمی، همه به‌سود ماست، به همین دلیل به‌نفع ماست که مرحله پیشِ‌رو را با هوشیاری پشت‌سر بگذاریم.

پروژه آبراهام و عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی شکست خورد

منافع امت و جهان اسلامی ـ عربی در ازسرگیری روابط ایران و عربستان است

ایران قبل از توافق پکن قوی و قدرتمند بود، بعد از آن نیز قوی و قدرتمند است

در سال‌های گذشته رژیم صهیونیستی با حمایت دولت آمریکا به‌دنبال اجرای طرح آبراهام و عادی‌سازی روابط با کشورهای عربی در منطقه بود که با مخالفت جدی ملت‌های منطقه و اعتراض ایشان علیه دولتمردانشان هم همراه بود. بعد از این‌ها، بحث بهبود روابط یا ازسرگیری روابط ایران و عربستان بر صدر اخبار منطقه نشست و با استقبال قابل توجه کشورهای منطقه همراه شد. بسیاری از این اتفاق، تعبیر به شکست سیاست‌های آمریکا در منطقه کردند و آن را نشانه ضعف ایالات متحده دانستند، حضرت‌عالی این اتفاقات را چطور می‌بینید؟

اولین نتیجه قطعی این است که آبراهام و همه کسانی که دنباله‌روی آن برای عادی‌سازی روابط بودند، با شکست مواجه شدند، این موضوعی آشکار و عیان است. نتیجه قطعی دوم اینکه آنچه بین ایران و عربستان رخ داد، منافع امت و جهان اسلام و عربی در آن نهفته است و دلیل بر سلامت و قدرت ماست. صرف‌نظر از هر چیز دیگری، ما در اینجا صحبتی از نیات، طرح‌ها و اهداف که برخی ممکن است در عالم سیاست از آن سخن بگویند، نمی‌کنیم. آنچه به‌یقین می‌توان از آن صحبت کرد، این است که این صحنه که در پکن حاصل شد، بازتاب‌های مثبت بسیاری برای ملل منطقه داشت و خلاف منافع آمریکا و اسرائیل بود.

موضوع سوم این است که باید نسبت به آینده هوشیار بود، مراقب آینده باشیم و برای گرفتن نتایج مورد نظر عجله نکنیم، باید ببینیم آیا این ثبات، استقرار و تلاقی منافع ملت‌ها و فروپاشی، ناکامی و شکست طرح آبراهام تثیبت خواهد شد یا نه؟ بی‌شک دشمنانی در منطقه هستند که تلاش می‌کنند روابط ایران و عربستان را تخریب کنند، از جمله اسرائیل. یکی از دلایل تجاوز اخیر اسرائیل این بود که می‌خواست به آمریکا پیام دهد که عادی‌سازی را به روند گذشته خود بازگرداند و می‌خواهد بگوید که آمریکا و اسرائیل در منطقه تضعیف نشده‌اند.

بعید نیست که آمریکا دست به اقدامات سیاسی بزند، سفرهای دوره‌ای، زیارت‌ها و دیدارهایی به اینجا و آنجا، تا بگوید آنچه بین ایران و عربستان رخ داده است، به این معنا نیست که عادی‌سازی تمام شده است، ممکن است دست به اقدامات دیگری در سطح امنیتی و اقتصادی بزند تا این ثبات و شرایط ایجابی پیش‌آمده را متزلزل کند، به همین دلیل باید هوشیار و بیدار باشیم، در نتیجه‌گیری‌ها شتاب نکنیم و این‌که چون قدرتمند هستیم، در گرفتن نتیجه شتاب نکنیم. به‌نظر من طرف قدرتمند در هر مذاکره و گفتگویی، با آرامش و متانت با طرف مقابل تعامل می‌کند، کسی که بیم دارد، شتاب می‌کند.

ایران قبل از توافق پکن قوی و قدرتمند بود، بعد از آن نیز قوی و قدرتمند است، قبل از تحولات منطقه قوی و قدرتمند بود، بعد از آن نیز قوی و قدرتمند است، چه‌بسا قوی‌تر هم شده، اما قدرتمند بوده است. محور مقاومت قوی و قدرتمند بوده و هست، به همین دلیل ما از این تغییر و تحولات باک نداریم و احساس تنگنا و فشار نمی‌کنیم، چون می‌دانیم باید به چه‌چیز تکیه داشته باشیم، ما به ملت، مقاومت و معادلاتمان که با دست‌های خود آن را ساخته‌ایم، تکیه داریم، اگر نتایج به‌نفع ما باشد قدرتمندتر می‌شویم و اگر نباشد هم باکی نداریم.

منبع: تسنیم

ارسال نظرات